هدف گذاری در همه مراحل زندگی ما وجود دارد. ما اهدافی را برای شغل، سلامت و به طور کلی زندگی خود تعیین می‌کنیم. باید قبول کنیم که جامعه، دوستان و اطرافیان همیشه به نوعی ما را تشویق می‌کنند که به نقطه عطف بعدی در زندگی‌مان برویم. اما چیزی که کمتر به آن فکر می‌کنیم علم و روشی است که باید به اهداف‌مان برسیم. در اینجا با شما خواهیم بود تا روش هدف گذاری و نحوه رسیدن به آن را به شما آموزش دهیم. با مجله زرافه همراه ما باشید.
هدف گذاری چیست؟
هدف گذاری به فرآیند تعیین اهداف مشخص و قابل دستیابی برای افراد یا گروه‌ها اشاره دارد. این یک تکنیک انگیزشی است که می‌تواند به کارکنان کمک کند تا اهداف تجاری را درک کنند و آنها را برای مقابله با چالش‌ها ترغیب کند.
هدف باید خاص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، واقع بینانه و محدود به زمان باشد.
چرا هدف گذاری مهم است؟
تعیین هدف انگیزه را در افراد ارتقا می‌دهد و تعهد سازمانی و غیرسازمانی افراد را بیشتر از گذشته خواهد کرد. نکته مهم بعدی این است که تعیین هدف به شدت به اعمال و احساسات ما تاثیر می‌گذارد. هرچه هدف دشوارتر و ارزشمندتر باشد، تلاش ما برای رسیدن به آن شدیدتر خواهد بود و موفقیت بیشتری را پس از دستیابی تجربه خواهیم کرد. بعلاوه این اتفاق باعث افزایش اعتماد به نفس در افراد خواهد شد.
هدف گذاری باعث افزایش میل برای برنامه ریزی برای آینده می‌شود. بعلاوه مثبت اندیشی در مورد آینده توانایی ما را برای ایجاد اهداف و در نظر گرفتن اقدامات لازم برای دستیابی به آنها را تقویت می‌کند. در مجموع برای افرادی که اعتقاد دارند بسیاری از اتفاقات از درون نشات می‌گیرد نه از بیرون و کنترل درونی خوبی بر روی خود، مهارت‌ها و توانایی خود دارند هدف گذاری باعث افزایش انرژی آنها برای رسیدن به نقطه مدنظر می‌شود.
اصول هدف گذاری چیست؟
هدفگذاری صحیح دارای اصولی است که با رعایت کردن آن می‌توانید شانس موفقیت خود را بیشتر کنید. اما این اصول چیست؟ چگونه می‌توان از آن استفاده کرد؟ با ما همراه باشید تا این اصول را به شما معرفی کنیم.
اصل اول: تعهد
تعهد به میزان دلبستگی یک فرد به هدف و عزم او برای رسیدن به آن اشاره دارد. یک فرد متعهد هنگامی که متوجه شود عملکردش ناکافی است، احتمالا تلاش خود را افزایش می‌دهد یا استراتژی خود را برای دستیابی به آن هدف تغییر می‌دهد. وقتی کمتر به اهداف متعهد باشیم احتمال تسلیم شدن را افزایش می‌دهیم.
اصل دوم: شفافیت
اهداف خاص شما را در یک مسیر مستقیم قرار می‌دهد. وقتی هدفی مبهم است، ارزش انگیزشی محدودی دارید. شفاف بودن هدف رابطه مثبتی با انگیزه و رضایت کلی در محل کار دارد. اهداف واضح، دقیق و بدون ابهام تعیین کنید که قابل اندازه گیری باشند. وقتی هدفی در ذهن شما روشن باشد، درک بهتری از کار در دست دارید. و دقیقا می‌دانید چه چیزی برای رسیدن به موفقیت لازم است.
اصل سوم: چالشی بودن
اهداف باید چالش برانگیز و در عین حال قابل دستیابی باشند. اهداف چالش برانگیز باعث افزایش تلاش و عملکرد برای رسیدن به آن هدف خاص می‌شود و همین مساله حس رضایت را بالا می‌برد. برعکس اهدافی که در حد توانایی ما نیستند ممکن است به احساس نارضایتی و نامیدی منجر شود. بنابراین در انتخاب هدف نباید افراط کنیم و نه باید تفریط کنیم. در غیر اینصورت مانع رسیدن به اهداف مشخص شده خواهیم شد.
اصل چهارم: پیچیده نبودن
اهداف بیش از حد پیچیده ای که خارج از سطح مهارت ما هستند ممکن است طاقت فرسا شوند و بر روحیه، بهره‌وری و انگیزه تاثیر منفی بگذارند. زمان بندی چنین اهدافی باید واقع بینانه باشد. حتی با انگیزه‌ترین اهداف هم می‌توانند با پیچیدگی اهداف دچار یاس و نامیدی شوند بنابراین در انتخاب هدف این مورد را نباید دور از چشم نگهداشت.
اصل پنجم: بازخورد دادن
هدف گذاری در کنار بازخورد فوری و سریع موثرتر خواهد بود. بازخورد به تعیین میزان تحقق یک هدف و نحوه پیشرفت شما کمک می‌کند. اگر میزان عملکرد‌مان پایین تر از استاندارد باشد، بازخورد به ما کمک خواهد کرد به توانایی خود بیشتر فکر کنیم و حتی اهداف جدید را برای خودمان انتخاب کنیم. هنگامی که چنین بازخوردی به تعویق می‌افتد، ما نمی‌توانیم اثربخشی استراتژی‌های خود را به سرعت ارزیابی کنیم که منجر به کاهش بالقوه پیشرفت می‌شود.
چگونه هدف گذاری کنیم؟
قبل از هر کاری باید بنشینید و اهداف کوتاه مدت و بلند مدتی را که می‌خواهید به آنها برسید و گام‌های عملی برای رسیدن به آنها بردارید تعیین کنید. برای این کار مراحل زیر را دنبال کنید:
خود ارزیابی انجام دهید
قبل از شروع فرآیند هدف گذاری، زمانی را برای ارزیابی علایق، نقاط قوت و زمینه‌های بهبود خود اختصاص دهید. به این فکر کنید که دوست دارید در چند سال آینده کجا باشید، چه در حرفه و چه در زندگی شخصی. این به شما کمک می‌کند تا تعیین کنید استعدادهای شما در کجا نهفته است و چه چیزی را می‌خواهید بیشتر توسعه دهید. ارزیابی علایقتان همچنین به شما کمک می‌کند تا بهتر بفهمید چه جنبه‌هایی از زندگی شخصی و حرفه‌ای‌تان شما را پرشور می‌کند. این کار به شما اجازه می‌دهد تا اهدافی بسازید که شما را به سمت یک زندگی شادتر و رضایت بخش‌تر سوق دهد.
اهداف بالقوه را یادداشت کنید
اکنون که می‌دانید علایق، نقاط قوت و ضعف شما چیست، می‌توانید اهداف بالقوه‌ای را که امیدوارید به آنها برسید یادداشت کنید. 15 دقیقه را برای نوشتن آزادانه اهداف یا آرزوهایی که می‌خواهید در چند ماه یا چند سال آینده به دست آورید، در نظر بگیرید. هنگامی که مجموعه بزرگی از اهداف را به دست آوردید، هر کدام را با دقت مرور کنید. از خود بپرسید که آیا این هدف چیزی است که به شما احساس شادی، تحقق یا انجام شدن می‌دهد؟
اهداف را به صورت SMART انتخاب کنید
پس از تعیین اهداف برای خود، می‌توانید آنها را به هدف گذاری SMART تبدیل کنید. اما اسمارت به چه معنی است؟ در ادامه بیشتر با این نوع از هدف گذاری آشنا خواهیم شد:
- مشخص باشد (specific)
- قابل اندازه گیری باشد (measurable)
- قابل تخصیص دادن باشد (assignable)
- واقع بینانه باشد (realistic)
- در بازه زمانی مشخص باشد (time-related)
یک مثال از یک هدف SMART این خواهد بود، “من با تولید سه پست وبلاگ در هفته بدون هیچ گونه ویرایشی از سرپرستم تا پایان سال، به جایگاه شغلی مدیر محتوا ارتقا می‌یابم. ” بنابراین هدفی را انتخاب کنید که 5 ویژگی بالا را داشته باشد.
یک برنامه عملیاتی تهیه کنید
اهداف نهایی خود را بنویسید. این کمک می‌کند تا آنها واقعی‌تر به نظر برسند و به شما امکان می‌دهد اهدافی را که برای رسیدن به آنها کار می‌کنید واضح‌تر تجسم کنید. آنها را در جایی نگهداری کنید که مرتباً متوجه آنها شوید تا مطمئن شوید که آنها را به خاطر خواهید آورد. برای این کار می‌توانید از یک پلنر روزانه یا بولت ژورنال استفاده کنید. برنامه عملیاتی باید شامل گام‌های دقیقی باشد که برای رسیدن به هدف نهایی خود بردارید. تقسیم اهداف به وظایف مجزا و عملی کمک می‌کند تا راحت‌تر و کمتر ترسناک به نظر برسند.
جدول زمانی تهیه کنید
اگر اهداف زیادی دارید که می‌خواهید به آنها برسید،یک جدول زمانی براساس اهداف ایجاد کنید. همچنین برای اهداف‌تان مهلت‌های زمانی مشخص کنید این کار به شما روحیه و انگیزه می‌دهد تا وظایف‌تان را سر موقع انجام دهید. برای انجام این کار می‌توانید از انواع دفتر برنامه ریزی استفاده کنید. در ابتدای سال یا ماه اهداف‌تان را یادداشت کنید و جدول زمانی برای خودتان بنویسید.
کار را شروع کنید
هنگامی که همه اهداف و وظایف خود را مشخص کردید و تاریخ شروع و پایان آنها را مشخص کردید، می‌توانید کار برای رسیدن به هدف شروع کنید. در روزهایی که احساس می‌کنید تحت بمباران رویدادهای کاری یا شخصی هستید، به خودتان فشار بیاورید و انگیزه لازم را برای رسیدن به اهداف‌تان حفظ کنید. تصور اینکه وقتی با موفقیت به تمام اهدافی که برای خود تعیین کرده اید رسیدید، در درازمدت باعث احساس رضایت در شما خواهد شد.
پیشرفت‌تان را بررسی کنید
از آنجایی که سایر رویدادهای زندگی می‌توانند مانع رسیدن به اهداف شوند، مهم است که مرتبا بررسی کنید تا مطمئن شوید هنوز در مسیر هستید. سعی کنید به طور منظم پیشرفت خود را اندازه گیری کنید. ممکن است در طول روز اتفاق‌های برایمان بیافتد که نتوانیم به تعهدات زمانی پایبند باشیم برای همین نباید انگیزه‌مان را از دست بدهیم. سعی کنید در این شرایط به خودتان فشار بیاورید و کمی بیشتر تلاش کنید. و مانع دلسرد شدن خود شوید. همیشه میزان پیشرفت‌تان را اندازه گیری کنید و سعی کنید در مسیر باشید حتی اگر گام‌های کوچک برمیدارید.
مطالب مرتبط:
