مصاحبهها میتوانند موقعیتهای استرسزایی باشند، به خصوص اگر اولین مصاحبه شغلی شما باشد. کمی تمرین و آمادگی میتواند نتیجه مطلوب برایتان داشته باشد. هرچند نمیتوان با اطمینان گفت که کارفرما ممکن است چه سوالاتی از شما بپرسد، با این حال در ادامه به مهمترینها به همراه پاسخ آن اشاره خواهیم کرد. سوالات مصاحبه شغلی با جواب را در زرافه مطالعه کنید. با ما همراه باشید.
کمی از خودتان و پیش زمینه شغلیتان بگویید
مصاحبهکنندگان دوست دارند داستانهایی را از زبان کارجوها بشوند. اما چرا؟ زیرا در جریان این داستان است که مصاحبه کننده با تواناییهای شما در مواجه با مشکلات و راهحلهای احتمالی آن مواجه میشوند. برای اینکه داستانی گیرا داشته باشید سعی کنید تحصیلات آکادمیک و تجربیات شغلیتان را با هم ترکیب کنید. اگر عضوی از یک تیم بودید و یا پروژه عجیبی را به سرانجام رساندهاید بهترین زمان همینجاست که آن را در لابه لای داستان خود بیان کنید.
به عنوان مثال: در دانشگاه رشته کاملا متفاوت خواندم، اما از آنجایی که به بازاریابی علاقه مند بودم شروع به گذراندن دورههای مختلف آنلاین و حضوری کردم تا اینکه توانستم به عنوان کارآموز در یک شرکت نرم افزاری استخدام شوم. در آنجا توسط مدیرعامل شرکت به خوبی راهنمای شدم تا اینکه توانستم به مرور به عنوان مدیربازاریابی شرکت آلفا ادامه همکاری دهم.
چه نوع محیط کاری را ترجیح میدهید؟
قبل از اینکه به مصاحبه دعوت شوید، تکلیف خود را در مورد سازمان و فرهنگ آن مشخص کنید. این تحقیق و مطالعه شما را در مصاحبه نجات خواهد داد. به عنوان مثال بعد از مشاهده وب سایت شرکت متوجه میشوید که ساختار آنها مسطح است و تصمیمات با نظر جمع و کل اعضای تیم گرفته میشود. برخی از افراد محیطهای کاری ساختار یافته و برخی دیگر ساختارهای مسطح را ترجیح میدهند در اینصورت راحتتر میتوانید پاسخ مصاحبه کننده را بدهید.
به عنوان مثال: از نظر من محیط کاری شرکت شما بسیار عالیست. من محیطهای چابک را ترجیح میدهم زیرا دائما در حال یادگیری هستی و رشد و توسعه فردی من را تامین میکند. به علاوه میتوانم با تمام اعضای تیم در ارتباط باشم و مشکلات را با کمک هم رفع کنیم.
چگونه با محیطهای استرسزا کنار میآیید؟
کارفرما با پرسیدن این سوال میخواهد بداند که اگر فشار در روزهایی بالا برود آیا قلعه فرو میریزد یا آن را نگه خواهید داشت؟ آنها میخواهند مطمئن شوند که آیا ضرب العجلها باعث ایجاد بحران در شما و تیم نمیشود. توانایی آرام ماندن در تحت فشار یک استعداد بسیار ارزشمند است.
به عنوان مثال: میدانم که موقعیتهای استرسزا ممکن است پیش بیایند، در طول زندگی حرفهایم با این مشکلات مواجه شدم و فکر میکنم با هر تجربه جدید در آن بهتر میشوم. به عنوان مثال در شرکت قبلی ما علی رقم اینکه فرصت زیادی نداشتیم توانستیم با همکاری تیم محصول را ارایه کنیم؛ هرچند روزهایی بیشتر از 18 ساعت کار کردیم و فشار روانی و خستگی بسیار زیادی روی تیم بود.
ترجیح میدهید تیمی کار کنید یا انفرادی؟
پاسخ شما به این سوال براساس تحقیقاتی است که در مورد فرهنگ شرکت مورد نظرتان بدست آوریدهاید. با این حال اکثر مواقع باید پاسخ شما کار کردن در تیم باشد تا انفرادی. البته باید توجه داشته باشید که ممکن است موقعیت شغلی شما نیاز به کار انفرادی داشته باشد که این را باید براساس نیاز شرکت بسنجید و پاسخ دهید.
به عنوان مثال: من از ترکیب این دو لذت میبرم. من دوست دارم تیمی داشته باشم که با آن استراتژی داشته باشیم و نظرات مختلفی را از آنها بگیرم و با آنها در نتیجه رساندن کارها همکاری کنم. اما من در انجام وظایفی که نیاز به کار مستقل دارند نیز راحت هستم. به خصوص که در برخی از کارها به صورت مستقل عالی عمل میکنم.
فکر میکنید در پنج سال آینده کجا خواهید بود؟
یکی از نکاتی که میتواند نشان دهنده عزم راسخ شماست. داشتن هدف و هدف گذاری در زندگی شخصی و کاری است. سعی کنید هنگامی که با این سوال مواجه میشوید جاه طلبی خود را به مصاحبه کنند منتقل کنید. و اعلام کنید که میخواهید در شغل خود به چه جایگاهی رفیعی برسید.
به عنوان مثال: میخواهم تا پنج سال آینده به یک مدیر ارشد بازاریابی تبدیل شوم. یا میخواهم در تا 5 سال آینده مهارتهای خودم را در زمینه بازاریابی دیجیتال ارتقا دهم. نکته ای که در پاسخ دادن باید مدنظرتان باشد این است که هرگز به مصاحبه کننده نگویید که قصد دارید شغل او را به دست بیاورید! پس هنگام پاسخ به سوالات مصاحبه شغلی این مورد را فراموش نکنید.
نقاط ضعف و قوت شما چیست؟
از نظر بسیاری از کارجویان حتی افرادی که دارای تجربه هستند این اتفاق بسیار چالش برانگیز خواهد بود. با این حال اگر به این سوال به درستی پاسخ دهید خودتان را به خوبی بالا خواهید کشید! پیشنهاد میکنم از ویژگیهایی که حد میزنید کارفرما با دیدن آن راضی به استخدامتان میشوید شروع کنید.
به عنوان مثال: ترکیبی از مهارتهای ملموس، مانند توانایی فنی یا مهارت نرم را در کنار مهارتهای ناملموس مانند تجربه مدیریت کردنتان را به عنوان نقاط قوت بیان کنید.
بهترین رویکرد در اینجا انتخاب یک ویژگی است که قبلا گامهای مثبتی برای رفع آن برداشتهاید. در نظر بگیرید که چگونه در گذشته به نقاط ضعف خود آگاهی پیدا کردید و با شرکت در دورههای مختلف در حال رفع آنها هستید.
به عنوان مثال: من در حوزه سئو دارای نقاط ضعفی بودم که از چند ماه پیش شروع کردم در دورههای استاد فلانی شرکت میکنم و یا دورههای آنلاین را در یوتیوب میگذرانم.
چرا فکر میکنید برای تصاحب این شغل مناسب هستید؟
شما باید از مصاحبه به عنوان فرصتی برای گفتن چیزهای جالب در مورد مهارتها و تجربیات خود استفاده کنید که به نقشی که در سازمان دارید مربوط میشود. به یاد داشته باشید که مصاحبهکنندگان به دنبال شما خواهند بود تا مهارتهای کلیدیای را نشان دهید که با شغل و فرهنگ سازمانیشان مطابقت دارد، بنابراین نمونههایی را از قبل آماده کنید.
به عنوان مثال: من در شرکت قبلی با مشکل عدم مدیریت زمان تیم مواجه شدم اما توانستم با کمک هم تیمیها و استفاده از ابزارهای مدیریت زمان مانند پومودورو بهره وری تیم را ارتقا دهم و در کنار آن در پروژههای بعدی مشکلی برای تحویل پروژه در بازه زمانی مقرر نداشتیم.
در یکسال گذشته برای ارتقای دانش خود چه کرده اید؟
کارفرما در اینجا میخواهد بداند که چه دورههای آموزشی گذارنده اید و چه توانمندیهای جدیدی را بدست آورده اید. پاسخ به این سوال به روز بودن شما به دانش و مهارتهای جدید و همچنین تغییر پذیری بیشتر شما را نشان خواهد داد. البته توجه داشته باشید که اگر دوره خاصی نگذرانده اید لازم نیست دروغ بگویید.
به عنوان مثال: من در یکسال گذشته دورههای مختلفی را به صورت آنلاین گذرانده ام. و توانستم مهارتم را در حوزه تخصصی خودم ارتقا دهم. بعلاوه هر هفته یک وبینار جدید شرکت میکنم تا خودم را به روز نگهدارم. مطالعه روزانه مقالات و مجلات مختلف از جمله برنامه روتین من در طول یکسال گذشته است.
چه چیزی به شما در طی روز انگیزه میدهد؟
کارفرمایان به دنبال این هستند که مطمئن شوند انگیزههای درونی شما با ارزشها و اهداف سازمانشان همسو و هم راستاست. اگر انگیزه شما برای حضور در محل کار تنها کسب درآمد باشد احتمالا عملکرد شغلی شما چندان مناسب نخواهد بود. در مقابل اگر انگیزه شما از حضور در شرکت یا اداره به چالش کشیدن توانمندیهای خودتان و هم تیمیهایتان باشد احتمالا میتوانید خودتان را به استخدام در آن شرکت نزدیک کنید.
به عنوان مثال: من ترجیح میدهم هر ماه، یک مطلب پربازدید برای وبلاگ مجموعه بنویسیم، برای همین هم اکنون دورههای مختلف آموزشی در حوزه محتوا و سئو را میگذارنم. این کار از نظر روانی یک حس خیلی خوب به من میدهد. من همیشه هدف گذاری های بزرگ و چالش برانگیز برای خودم انتخاب میکنم.
چرا میخواهید از شرکتی که هم اکنون در آن مشغول هستید جدا شوید؟
مهم نیست که محلی که هم اکنون در آن کار میکنید چقدر سمی است، یا مدیرتان چقدر آدم وحشتناکی است. شما نباید با بغض و کینه از محلی که هم اکنون در آن کار میکنید صحبت کنید. قبول دارم پاسخ دادن به چنین سوالی گاها سخت و دشوار است. به همین دلیل به توصیه میکنم به سراغ پاسخهایی مانند آن چیزی که در ادامه اشاره میکنم بروید.
به عنوان مثال: من در مرحله ای از زندگی حرفهای خودم هستم که میخواهم چالشهای جدید بپذیرم. و مهارتهای خودم را بیشتر از گذشته افزایش دهم. نقشی که هم اکنون در سازمان دارم برای من بسیار عالی بود و یادگیری بسیار زیادی از طریق آن داشتم اما موقعیت شغلی که در سازمان شما دیدم من را بسیار هیجان زده کرد که وارد یک چالش جدید شوم و خودم را محک بزنم.
یک روز معمول شما چگونه شروع میشود؟
شاید به نظرتان چنین سوالی خیلی هم حیاتی نیست. اما روال روزانه یک فرد میتواند تا حد زیادی به موفقیت خود او و شرکتی که قصد دارد در آن کار کند موثر باشد. سعی کنید یک روال از روز روتین خود استخراج کنید و آن را بیان کنید.
به عنوان مثال: من هر روز صبح زود حوالی ساعت 5:00 صبح از خواب بیدار میشوم، کمی ورزش میکنم، بعد دوش میگیریم. حدفاصل محل زندگی تا محل کارم را درون ماشین مطالعه میکنم. بعد از رسیدن به محل کار ابتدا ایمیلهایم را چک میکنم و بعد از آن تسکهایی که قرار است آن روز انجام دهم را درون دفترم مینویسم و سپس شروع به کار میکنم. برای اینکه کار عمیق و باکیفیتی داشته باشم از تکنیک پومودور برای مدیریت زمان استفاده میکنم.
در مورد شرکت ما چه چیزی میدانید؟
یکی از اشکالاتی که معمولا در مصاحبههای شغلی مشاهده کردم این است که کارجو حتی به خود زحمت نداده که صفحه درباره ما شرکت را مطالعه کند و کوچکترین اطلاعاتی از جایی که قرار است در آینده در آنکار کند را ندارد. بنابراین قبل از اینکه وارد مصاحبه شغلی شوید ابتدا تحقیقات خوبی در مورد آن شرکت، محصول یا خدماتی که ارایه میکند، رقبا داخلی و خارجی و … را بررسی کنید.
به عنوان مثال: من به تازگی با شرکت شما آشنا شدم. کمپین اخیری که برگزار کردید در شناساندن برند شما به من کمک بسیار خوبی کرد. بعلاوه من وب سایت شما را بررسی کردم و با کمی جستجو در اینترنت متوجه رقبای احتمالیتان شدم. و …
از ما سوالی دارید؟
تقریبا در هر مصاحبهای که شرکت کنید با این سوال مواجه میشود. البته برای این سوال پاسخ 100 درصد درستی وجود ندارد. میتوانید پاسخ دهید که نه سوالی ندارید و همه چیز را کامل توضیح دادید. در مقابل میتوانید با طرح برخی از سوالات علاقه خود را به نسبت به شرکت نشان دهید. البته حواستان باشد که سوالات خیلی هم ساده نباشد.
به عنوان مثال:
- چه میزان بودجه برای راه اندازی کمپینهای بازاریابی درنظر گرفتهاید؟
- دپارتمانهای فنی و بازاریابی رابطه موثر و خوبی باهم دارند؟
- آیا برای ارتقای دانش پرسنل برنامه آموزشی هم دارید؟
- دقیقا از من به عنوان مدیر هنری چه انتطاراتی دارید؟
و سوالاتی از این نوع را میتوانید از فردی مصاحبه کننده بپرسید.
آیا در حال حاضر با شرکت دیگری در حال مذاکره هستید؟
مصاحبه کننده احتمالا به این دلیل این سوال را مطرح میکند که بداند آیا در استخدام شما رقابتی دارد یا خیر. همچنین نام شرکتهایی که به دنبال استخدام شما هستند میتوانند برای تایید شما موثر باشد. ولی اگر گزینه دیگری ندارید نباید نامید باشید و این موضوع را نباید به مصاحبه کننده القا کنید.
به عنوان مثال: من از شرکتهای X و Y پیشنهاداتی دارم، اما امروز اینجا خدمت شما رسیدم زیرا فکر میکنم که شرکت شما در این صنعت بازیگر جدی است. من همه میخواهم نقش خودم را در شرکت شما داشته باشم البته اگر شرایط همکاری مناسبی برای من فراهم شود.
چرا زود به زود محل کارتان را عوض کرده اید؟
اگر تعداد شرکتهایی که به صورت تمام وقت یا پاره وقت در آن حضور داشتید، زیاد باشد این یعنی یک هشدار به تیم منابع انسانی و مصاحبه کننده و شما را فردی ماندگار در سازمان خود نمیبینند. البته ممکن است شما حق داشتید مثلا: شرکتی به موقع حقوق خود را پرداخت نمیکرده و یا شرکت دیگر فرهنگ سازمانی مناسبی نداشته، حالا پاسخی که شما باید بدهید چیست؟
به عنوان مثال: من به عنوان کپی رایتر برای انجام (ایمیل مارکتینگ، محتوای صفحات فرود) استخدام شدم اما بعد از چند روز متوجه شدم که باید محتوای وبلاگ و شبکههای اجتماعی را بنویسم که همین مساله سبب شد محل کارم را تغییر دهم.
چرا در رزومهتان گَپ کاری وجود دارد؟
یکی از مواردی که توجه مصاحبه کننده را به خود جلب میکند، وجود گپ کاری در رزومه شماست. پاسخ دادن به این سوال یک رمز و راضی ندارد، بلکه پاسخ شما به او کمک میکند تا از وضعیت شما آگاه شود.
به عنوان مثال: پدرم چند ماهی مریض بود و کسی برای مراقب از وی نبود و من مجبور بودم تا زمان بهبودی، از ایشان نگهداری کنم و مواردی از این دست.
میزان حقوق درخواستی شما چقدر است؟
قبل از اینکه به مصاحبه بروید به وبسایتهای مختلف استخدامی سر بزنید. معمولا شرکتهای مختلف میزان حقوقی که برای این پوزیشن پرداخت میکنند را درج میکنند یا شما میتوانید با کمی بررسی آنها را به دست آورید. با این حال اغلب بهتر است در طی مصاحبه فضای مذاکره را باز بگذارید و به سمت دادن یک عدد خاص نروید. البته حواستان باشد که این احتیاط بیش از اندازه باعث نشود که قیمت خیلی پایینی اعلام کنید. زیرا مذاکره برای کاهش حقوق بسیار ساده تر از مذاکره برای افزایش آن است. به عنوان یک قاعده کلی، من توصیه میکنم تا زمانی که مصاحبهگر شما این کار را انجام نداده، سوالات مربوط به حقوق را مطرح نکنید یا در مراحل اولیه آن را مطرح نکنید.
به عنوان مثال: باتوجه به مهارتها و تجربه ای که دارم و براساس قیمتهایی که در صنعت آرایشی و بهداشتی وجود دارد حقوقی حدود 20 تا 25 میلیون تومان را پیشنهاد میکنم.
مطالب مرتبط:
- مدیریت زمان چیست و تکنیک های آن کدام است؟
- راهنمای نوشتن رزومه تاثیرگذار + نمونه رایگان
- شغل های پردرآمد ایران کدام است؟ 17 شغل پردرآمد را بشناسید
- هدف گذاری چیست و چگونه آن را انجام دهیم؟
ارسال پاسخ