فیلم بنیانگذار داستان ری کراک فروشنده ای است که تا زمان توسعه مک دونالد به موفقیت چشم گیری دست نیافته بود؛ تا اینکه یک روز با مک و دیک مک دونالد آشنا میشود و تحت تاثیر سیستم مدیریت محصول این دو برادر قرار میگیرد و با گرفتن امتیاز رستورانهای مک دونالد آن را به یک کسب و کار میلیارد دلاری تبدیل میکند. این فیلم سرشار از درسهایی مهم است که هر کارآفرینی باید به آنها توجه داشته باشد. با زرافه همراه ما باشید.
داستان فیلم بنیانگذار چیست؟
داستان فیلم با یک فروشنده ناموفق به نام ری کراک آغاز میشود. کراک در این سالها به عنوان فروشنده سعی در فروختن محصولات مختلف به افراد و سازمانهای مختلف کرده ولی به موفقیت چندانی دست نیافته است. تا اینکه با دو برادر به نامهای مک و دیک مک دونالد آشنا میشود. “ری” بعد از دیدن سیستم فروش همبرگر این دو شگفت زده میشود.
سوالات بسیار زیادی در ذهن ری شکل میگیرد که چگونه یک رستوران بین راهی به این میزان شلوغ و موفق است و مشتری ناراضی ندارد. بلافاصله ایده گرفتن حق امتیاز این رستوران از مک دونالد را مطرح میکند. چند باری این خواسته را مطرح کرده تا اینکه حق امتیاز را گرفته و به کمک چند مشاور و وکیل خود را به عنوان مالک مک دونالد غالب میکند! و به مرور به یک کسب و کار چند میلیارد دلاری تبدیل میکند.
دیالوگهای ماندگار فیلم بنیانگذار
اگر نمیتوانید آنها را شکست دهید، آنها را بخرید. “دیک مک دونالد”
اگر غرق شدن یک رقیب را ببینم، یک شلنگ در به گلویش میاندازم! “ری کراک”
هیچ چیز در دنیا نمیتواند جای پشتکار را بگیرد، استعداد و هوش، تحصیلات هم نمیتواند. دنیا پر از تحصیل کردههای احمق است. اراده و پشتکار به تنهایی قدرتمند است. “ری کراک”
قراردادها مانند قلبها هستند، آنها ساخته شده اند که شکسته شوند. “ری کراک”
من به دنبال چند زن و مرد خوب میگردم. کسانی که از انجام کار سخت نمیترسند. از بالا زدن آستینها نمیترسند. من امروز اینجا در مقابل شما ایستاده ام، میخواهم چیزی به ارزش طلا به شما تقدیم کنم. میدانید آن چیست؟ فرصت! فرصت پیشروی، حرکت رو به جلو، پیشروی برای موفقیت. برای شما هیچ محدودیت وجود ندارد!
چه درسهایی از این فیلم گرفتم؟
کنجکاو باشید. کنجکاوی یک ویژگی مهم برای به دست آوردن ایدههای تازه است. ری کراک قادر نبود دستگاههای میلک شیک خود را در بسیاری از از رستورانها به فروش برساند. اما زمانی که سفارش 6 دستگاه را از یک رستوران دور افتاده دریافت کرد با کنجکاوی به آنجا رفت تا سر و گوشی آّب دهد! کنجکاوی کراک باعث شد تا زندگی او در 52 سالگی به طور کلی متحول شود.
درس اول: کنجکاوی یکی از ویژگیهای مهم هر کارآفرینی است. اگر کراک این کنجکاوی را نداشت شاید مجبور بود تا آخر عمرش دستگاه میلک شیک خود را به فروش برساند!
مشکلات مشتریان را حل کنید. هنگامی که یک کسب و کار مشکلات مشتریان را حل میکند، لازم نیست مشتریان خود را متقاعد کند و به دنبال آنها بگردد. عرضع محصول مناسب تقاضا را ایجاد میکند. رستورانهای بین راهی از قبل مکانی محبوب برای آمریکاییهای مسافر بودند اما زمان انتظار طولانی بود و اغلب غذا هنگام سرو اشتباه تحویل داده میشد! اما این مشکلات در رستورانهای مک دونالد وجود نداشت و همین باعث شده بود تا مشتریان بسیار زیادی در جلوی آن صف ببندند.
درس دوم: محصول را به بازار ارایه کنید که مشکلات مشتریان را حل کند. مک دونالد زمان انتظار برای دریافت همبرگر را به شدت کاهش داد اما از کیفیت غذا به هیچ وجه کم نکرد همین باعث شد صفی طولانی در جلوی رستوران شکل بگیرد.
با دقت قراردادها را منعقد کنید. قراردادهایی که با دقت نوشته و مذاکره میشوند میتوانند به عنوان یک مزیت رقابتی شناخته شوند. در ابتدا ری کراک با قراردادی موافقت کرد که تمام تصمیمات تجاری باید توسط برادران مک دونالد گرفته میشد. اما به مرور با استخدام وکلای زبده سعی کرد از قرارداد مفاهیمی را استخراج کند که نفع خودش بود که این اتفاق هم افتاد و حق امتیاز مک دونالد را از مک و دیک گرفت!
درس سوم: در هنگام تنظیم قرارداد حتما تمام ویژگیها و مفاد آن را به دقت بخوانید و سعی کنید حتما از افراد متخصص مانند حقوق دانها یا وکلا استفاده کنید. مک و دیک به علت اینکه بسیاری خوش بینانه نسبت به همکاری با ری کراک تصمیم میگرفتند مک دونالد و سود سرشار آن را از دست دادند.
بزرگ فکر کنید. برادران مک دونالد مدل کسب و کار رستوران کارآمد را ابداع کردند و بر آن مسلط شدند و تصمیم گرفتند به جای چندین رستوران متوسط، یک رستوران باکیفیت بالا داشته باشند. ری کراک بزرگ فکر کرد و با پشتکار خود، از طریق مدل فرانچایز، به توسعه بیشتر رستورانهای مک دونالد پرداخت.
درس چهارم: همواره باید برای توسعه کسب و کار خود برنامه داشته باشید در غیر اینصورت افراد یا شرکتهایی وارد بازار میشوند که تصمیماتشان کسب و کارتان را تحت شعاع قرار میدهد.
ارسال پاسخ