دختر میلیون دلاری یک فیلم دراماتیک آمریکایی است که در سال 2004 به کارگردانی کلینت ایستوود و ساخته شده است. این فیلم چهار جایزه اسکار را به خود اختصاص داده است. برخی از منتقدان اعتقاد داشتند که این فیلم با انگیزه سیاسی برای قانونی کردن اتانازی ساخته شده و همچنین فعالان حقوق معلولان شکایت داشتند که فیلم به اشتباه این تصور را ایجاد میکند که افرادی که دارای معلولیت هستند بهتر است بمیرند. با این همه هیچ کدام از این انتقادات نتوانست از محبوبیت این فیلم کم کند. با مجله زرافه همراه ما باشید.
داستان فیلم دختر میلیون دلاری چیست؟
قبل از هر چیزی باید بدانیم که این فیلم براساس یک داستان واقعی ساخته شده است. و با اقتباس نویسنده تبدیل به این فیلم آموزنده و هیجان انگیز شده است. برخی از منتقدان اعتقاد داشتند که این فیلم با انگیزه سیاسی برای قانونی کردن اتانازی ساخته شده و همچنین فعالان حقوق معلولان شکایت داشتند که فیلم به اشتباه این تصور را ایجاد میکند که افرادی که دارای معلولیت هستند بهتر است بمیرند.
شروع این فیلم همزمان است با یک مسابقه بوکس که با روایت ادی (مورگان فریمن) آغاز میشود و بعد از مسابقه دختری به نام مگی به سراغ فرانکی (کلینت ایستوود) رفته و از او میخواهد که مربی او شود. اما فرانکی به دو دلیل مربیگری او را قبول نمیکند: یکی به دلیل دختر بودنش و دیگری به این دلیل که سنت او برای شروع بوکس حرفه ای بالاست.
سرسختی مگی باعث میشود که فرانکی بالاخره او را بپذیرد و در ادامه مگی آنقدر سخت تمرین میکند که راهی مسابقه قهرمانی جهان میشود. رقیب او یک بوکسور است که مقام کثیفترین بوکسور را هم از نظر ورزشی و هم از نظر اخلاقی دارد. مگی در مسابقه با او برنده میشود اما رقیب او عصبانی شده و با ضربهای ناجوانمردانه باعث افتادن مگی و برخورد گردن او با چارپایه داخل رینگ بوکس میشود. و …
دیالوگهای ماندگار فیلم دختر میلیون دلاری
ادی: «مردم هر روز میمیرن فرانکی … و میدونی آخرین چیزی که میگن چیه؟ “هیچوقت به اون چیزی که میخواستم نرسیدم”» اما مگی به خاطر تو این شانس رو داشت! “ادی دوپریس”
اگر در بوکس جادویی وجود داشته باشد، آن جادوی جنگیدن ماورای دندههای شکسته، کلیههای پاره شده و یا شبکیه جدا شده است. این جادوی به خطر انداختن همه چیز برای رویایی است که هیچ کس جز تو نمیبیند! “ادی دوپریس”
هرکسی میتواند در یک مبارزه شکست بخورد، هرکسی میتواند یکی را از دست بدهد. وقتی که دوباره برگشتی، قهرمان جهان خواهید شد. “ادی دوپریس”
مردم خشونت را دوست دارند. آنها برای بررسی اجساد ماشینی که در جلوی آنها تصادف کرده سرعت خود را کم میکنند. برخی افراد ادعا میکنند که عاشق بوکس هستند. آنها هیچ ایده ای ندارند که بوکس چیست. بوکس احترام است. گرفتن آن برای خود و گرفتن آن از طرف دیگر. “ادی دوپریس”
چه درسهایی از این فیلم گرفتم؟
همیشه مراقب خودت باش. رقیب مگی در بازی فینال بعد از اینکه مسابقه متوقف شده بود، آگاه ضربهای را به مگی وارد کرد که باعث قطع نخاع مگی شد.
درس اول: همیشه باید مراقب خودمان باشیم. این موضوع میتواند به صورت فیزیکی باشد و در برابر اتفاقاتی که در اطرافمان میافتد و هم از جنس مراقبتهای روزانه از سلامت روح و جسم. پس این نکته را به عنوان یک انسان موفق نباید فراموش کنیم.
به دنبال کار مورد علاقه ات برو. یکی از اتفاقاتی که باعث موفقیت مگی شد، همراه شدن با فرانکی و ادامه دادن در کاری که دوستش داشت یعنی بوکس بود.
درس دوم: همه ما دیر یا زود از این دنیا خواهیم رفت، پس چه بهتر که به دنبال کار مورد علاقهمان برویم. اینکه نتیجه نهایی آن موفقیت یا شکست است اصلا اهمیت ندارد. مهم حرکت کردن به سمت هدف است.
از آدمهای سمی فاصله بگیرید. نمونه از افراد سمی که مگی با آنها در ارتباط بود خانوادهاش بودند. این افراد نه تنها بازی بوکس مگی را مشاهده نمیکردند بلکه دائما او را مورد تمسخر قرار میدانند؛ حتی خانه ای که مگی برای مادرش خریده بود نیز هرگز مادرش را خوشحال نکرد!
درس سوم: افرادی که به شما نزدیک هستند، میتوانند بیشترین آسیب را به شما وارد کنند. پس حتی اگر خانواده یا دوستان شما چنین ویژگی دارند باید از آنها فاصله بگیرید.
هیچ وقت برای شروع دیر نیست. مگی در 31 سالگی بوکس را شروع کرد. او برای بوکسور شدن پیر بود و رقبایش مسنتر، کم تجربهتر و ضعیفتر بود. زیرا زود شروع نکرده بود اما اینها برای مگی مهم نبود زیرا او میخواست قهرمان شود.
درس چهارم: برای موفق شدن و رسیدن به آرزوهایی که داریم هیچگاه دیر نیست. فقط کافی است با برنامه ریزی و تلاش بیشتر به سمت صحیح گام برداریم در این صورت است که موفقیت به سمت ما خواهد آمد.
ارسال پاسخ